سفارش تبلیغ
صبا ویژن

ولایت مداری
 

بسم رب المهدی

جواز,نوکری,یار,انتظار,نشسته


شنیده ایم که یاورانت،

"دلیر مردانی نستوه و استوارند که ایمان به خداوند بند بند وجودشان را دربرگرفته است.

آنان به اوج توحید و معرفت الهی دست یافته و به نهایت درجه باور و ایمان قلبی رسیده اند.

خداوند آنان را به نور محبت و معرفت خویش هدایت فرموده است..."

 اما دریغ از چنین وصفی در تار و پود وجودی ما ...

 هر چه بیشتر می خوانیم، کمتر می جوییم!

و این نا امیدی است که نفرت از خود را برای ما ارمغان آورده است.

چه کنیم؟ چه می توانیم کنیم ... این المَفَرّ ؟

 جز این است که تنها مفر و ملجأ ما، دامن پر مهر توست!

جز این است که دست نیاز به درگاه تو، چون گوهری در وجود تاریک و ظلمانی ما می درخشد...

 آه ! که چقدر انتظار سخت است ... برای ما ؟ نه !

 برای تو آقاجان !

 چقدر مشتاقی برای ما

 و چقدر بی تابی برای به آغوش کشیدن ما

 دریغا ! که ما هنوز اندر خم کوچه خواهش ها و تمنیات پوچ و بی ارزش نفسانی خویشیم ...

 آقاجان ! تمنا داریم یک بار دیگر ما را شفیع باشی و در

 آستان مهر و محبتت، راهمان دهی تا با تکیه بر آن دستان پر عطوفت،

جرأت توبه کردن را بازیابیم ...

 با صلابت قریاد بزنیم که

 خدایا !

 به پشتوانه آقایمان حجت ابن الحسن  ـ که جانهای همه مشتاقان بفدایش

ـ آمده ایم تا عهدی دوباره ببندیم ...

 ... آمده ایم تا لیاقت یاوری دردانه ات را به ما عطا کنی

 الها !

 ما کجا و خوان رحمتت ... می دانیم ! اما اگر نبود گرمای حضور آقایمان،

سرورمان، هرگز پای آمدنمان نبود ...

کرم نما و ببخش ...


" امروز شیهه اسبان و هلهله سواران

 نام تو را به چکاد سربلندی نشانده اند.

 ... سبزپوشان سپاه

 با قامتی کشیده چونان سرو سبز

 بسان کوه شکیبا و صخره با صلابت

 پابرجا تو را فریاد می کنند.

 به راستی که خدای اینان را به نور معرفت خویش هدایت فرموده است."

.

.

.

درد نوشت:

روزا بی تو شبیه شام تاره...

دلم آروم نداره...

بی قراره...

یکی کاشکی ازت خبر بیاره...

کجایی همه ی دار و ندارم؟...

بهار اومد، بهارم...

توی سینم  یه قلب خسته از زمونه دارم...

دلم برات می خونه

تو کجایی

تو کجایی

چشام کاسه ی خونه

تو کجایی







نوشته شده در تاریخ سه شنبه 92 آذر 26 توسط حسین مرادی نژاد

بسم رب المهدی

خدا,درددل,آغوش,

من دردلم دریایی طوفانی دارم با موج هایی که از سر خشم و نفرت بر تخته سنگای دلم می کوبد..
اما خوب می دانم که سرمنشأ این همه نفرت و خشم از کجاست ...
منشأش آن مردمانی هستند که ادعا دارند آن هم ادعایی پوچ و واهی ...
مردمانی که ریا دارند آن هم ریایی که برای بدست آوردن توجه دیگران است و به قیمت از دست دادن توجه اصلی است..
مردمانی که حب دارند آن هم حب قدرت،حب مقام تا بتوانند خود را از دیگران جدا کنند و از او دور شوند...
مردمانی که هرکدام فک می کنند خونی رنگین تر از دیگران در رگ دارند و انگار شاهزاده یا پادشاه هستن...
مردمانی که دیگر با بعضی از واژه ها کاملا غریب شدند ...
واژه هایی مثل کمک رساندن،گذشت داشتن،مهربانی،راست گویی،برادری یا خواهری و ...
مردمانی که گوش هایشان به حرف های گرگ ها، چشم هایشان به رفتار گرگ ها، زبانشان به خواست گرگ ها و عقل هایشان دست گرگ ها است..
مردمانی که خواب سنگینشان زمین را هم به خواب فرو برده است خوابی که هر ثانیه اش جهل می آورد، آری جهل...
مردمانی که هویتشان را می خواهند خاک کنند تا هویت گرگ ها را داشته باشند...
مردمانی که هر روز هزار هزار قتل مرتکب می شوند و هیچ دادگاهی در زمین نیست تا حکم دهد...
مردمانی که از هم کینه دارند آن هم کینه ای که انگار هزاران سال است قدمت دارد...
مردمانی که منتظرند تا ساده لوحی پیدا کنند تا بازار مزایده را گرم کنند و سود برند...
مردمانی که برای رسیدن به پول حاضرند تا هر قصه ای برای خام کردنت ببافند...
مردمانی که انگار جان دادنه دیگری برایشان هیچ مهم نیست...
مردمانی که دلشان سنگ شده طوری که انگار کسی دیگر جز آنها حق حیات ندارد...

اینجا مردم آنقدر تلاش می کنند که ریشه ی زندگی را خشکانده اند...
اینجا مردم آنقدر فرو رفته اند در دنیا که انگار هیچ مرگ و قیامتی وجود ندارد...
اینجا مردم آنقدر شیفته عشق خیابانی اند که انگار دیگر هیچ عشق خدایی وجود ندارد...
اینجا مردم آنقدر برای برتر شدن دنیایی می جنگند، قربانی می کنند، که انگار برتری در معاد وجود ندارد...
اینجا مردم برای داشتن قدرت،مقام،ثروت،شهوت دست به قربانی کردن زده اند و یک دیگر را از دم تیغ میگذرانند...

دلم گرفته است انگار صدها سال است که مرده ام،و مانند روحی در برزخ گیر افتاده ام ...
خدایا در شهری ماشینی و مرده گیر کرده ام شهری که دودش چشمانم را کور و دلم را سیاه کرده است...
انگار اینجا شهر عروسک های کوکی است... عروسک هایی که نه احساس دارند و ...
خدایا کمی من را در آغوشت بگیر تا من از نفس تو کمی روحم زنده شود ...
خدایا دستم بگیر بلندم کن من را با خود ببر تا از این شهر مرده ها دور شوم ...
خدایا می دانم تو خود از من دلگیرتر هستی و آتش خشمت را فرو نشاندی و رحم کردی...
خدایا آغوشم باز است من را بگیر و از اینجا ببر...

آغوش,من,بگیر,خدا

اینجا معرفت معنی سادگی داره

اینجا صداقت معنی بی سوادی داره

اینجا رفاقت معنی حماقت داره

اینجا اینجا اینجا میخواهم بروم از اینجا...






نوشته شده در تاریخ دوشنبه 92 آذر 25 توسط حسین مرادی نژاد

بسم رب المهدی

شیطان,ابلیس,خداوند,برترین خلق,

 

و تو خلق شدی و بهترین خلق نامیده شدی خالقت فرمود احسنت به این خلق و تو کامل ترین و برترین شدی، خالق فرمود ای خلق شدگان براین خلق من سجده کنید و تمامشان اطاعت بردند و سجده کردند ولی یک تن از آنها سجده نکرد اما او کیست ؟!  فقط از عباداتش برایت می گویم ...

... به درخواست شیطان و اذن خدا، فرشتگان آن ملعون را به آسمان بردند. روزی که به آسمان اول رسید، شنبه و زمانی که به آسمان هفتم رسید، روز جمعه بود.


در آسمان اول مدت «هزار سال» خدا را پرستید. پس از آن به آسمان دوم بالا رفت و در آنجا هم «هزار سال» عبادت کرد. آنگاه به آسمان سوم و چهارم تا آسمان هفتم اوج گرفت و در هر آسمان مدت «هزار سال» خدا را بندگی کرد.


در آسمان هفتم مستقر و چنان مشغول عبادت شد که باید عبادت کند. به طوری که جبرئیل و اسرافیل و میکائیل وقتی او را دیدند به یکدیگر می گفتند : خداوند، عشق و علاقه به عبادت و قدرتی که به این بنده داده به هیچ کس دیگری نداده است. بندگی او هم چنان ادامه داشت تا وقتی که خداوند اراده کرد آدم را بیافریند.

حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام در نهج البلاغه «خطبه قاصعه» درباره نکوهش عبادت او و متکبران می فرماید:
«شیطان، مدت شش هزار سال خدا را پرستش کرد که فقط چهارهزار سال آن را دو رکعت نماز خواند!»
بعد می افزاید: «معلوم نیست که این شش هزار سال از سال های دنیا است یا از سال های آخرت.»
اگر از سال های دنیا بوده که همان شش هزار سال خواهد بود و اگر از سال های آخرت باشد، هر یک روز آن طبق فرموده قرآن مجید که می فرماید: «فی یَومٍ کانَ مِقدارَهُ خُمسینَ ألفَ سَنَةٍ؛ در روزی که مقدان آن به اندازه پنجاه هزار سال از سال های دنیا خواهد بود.»(1)

(جمع سال دنیا) 109/500/000/000 = (سال دنیا) 50/000 * (روز) 365 * (سال آخرت) 6/000


در نتیجه؛ اگر شش هزار سال را ضرب در سیصد و شصت و پنج روز، و حاصل را در پنجاه هزار ضرب کنیم جمعاً: صد و نه میلیارد و پانصد میلیون سال دنیا می شود؛ یعنی شیطان این مدت، خدا را عبادت کرده و دایم مشغول نیایش و ستایش او بوده است.

در روایت دیگری از امام جعفرصادق علیه السلام آمده است که: «شیطان در آسمان، طی هفت هزار سال خدا را با دو رکعت نماز عبادت کرد. خداوند هم، در مقابل آن دور رکعت نماز که هفت هزار سال طول کشید، ثواب هایی برای او در نظر گرفت.»(2)


ولی بعد از گناه و سرپیچی از دستور الهی و خود را برتر و بالاتر دانستن از آدم علیه السلام، به خدا تهمت زد که تو مرا گمراه کردی(3). و بدین جهت نجات خود را در جهان آخرت به کلی از دست داد و عبادات خود را از میان برد و سعادت خود را به شر مبدل کرد و عاقبت به شر شد!

بلعم باعور و ابلیس لعین ... سود نامَدشان عبادت ها و دین

و در برابر این همه عبادت و بندگی که انجام داده بود، برای گمراهی اولاد آدم در این دنیا تقاضای عمر طولانی نمود که طبق عدالت پروردگار، این تقاضا پذیرفته شد.

شیطان,سقوط,گمراهی,آدم,عبادات,ابلیس



و او مأمور سقوط است،سقوط تو از عرش به فرش پس حواست باشد.سلاح او برای انحراف تو غرور،کبر،بخل،حسد،دروغ،ریّا،زنا،تزویر،ثروت،فساد،حرام خواری،تهمت،دشمنی و... می باشد و به تو حمله می کند..  تو باید از خدا کمک بگیری و به او اعتماد کنی تا در مقابل حملات شیطان آسیب نبینی و اورا شکست دهی همیشه بگو «اعوذ بالله من الشیطان الرجیم» تا از شره او به خداوند پناه بری و اول هرکار بگو «بسم الله الرحمن الرحیم»....

پی نوشت:
* برگرفته از: کمین گاه شیطان، نعمت الله صالحی حاجی آبادی
1. معارج/3 ــ نهج البلاغه،حطبه 192(قاصعه)
2. سفینة البحار،ج1،ص99
3. اعراف/









نوشته شده در تاریخ یکشنبه 92 آذر 24 توسط حسین مرادی نژاد

بسم رب المهدی

بن تن,اسطوره,غرب,سینما,صهیونیستی,اسطوره شناسی


واژه شناسی اسطوره، معنای این کلمه در تفکر عام یعنی شخصی که قابل تقلید برای دیگران باشد و به اصطلاح عام به کسی اسطوره می گویند که این شخص می تواند کارهای خارق العاده انجام دهد و بسیار در برابر مشکلات سخت و طاقت فرسا روشن فکرانه و قهرمانانه می باشد.
اما معنی دقیق اسطوره از نظر واژه شناسان،اسطوره شناسان،فیلسوفان و جامعه شناسان گوناگون بسیار متفاوت است.برای معنی دقیق اسطوره باید کوشش بسیار داشت و باید به اصل واژه برگردیم و معانی این کلمه را در زبان های مختلف و تعریف های گوناگون بیندیشیم.

اما با ورق زدن فرهنگ واژه های فارسی،این معانی را برای اسطوره می یابیم:
افسانه،قصه،سخن پریشان،بیهوده و باطل،حکایت.1 اما برخی اصل آن را عربی می دانند و در لغت نامه عربی ریشه این واژه را ((سطر)) به معنای کتابت و نوشتن می دانند و آورده اند:
الاساطیر:الاباطیل و الاحادیث العجیبه.و فی التنزیل العزیز:اِن هذا اِلاّ أساطیرُ الاوّلین.واحِدُها:اسطار و اسطیر و اسطور و بالهاء فی الثلاثه.2
و خرافه،وهم،تُرَّهه،قصّه خرافیه اَو معتقدات خرافیه.3

اساطیر به معنای مطالب باطل و حرف های حدیث است و در قرآن کریم داریم:
«انّ هذا الا اساطیر الاوّلین». مفرد آن کلمات اسطار و اسطیر و اسطور و اسطاره و اسطیره است و به معنای خرافه،وهم،حرف باطل و یاوه،داستان خرافی یا عقاید خرافاتی است.
تعریف دیگری نیز از اسطوره می بینیم که با تعریف های پیشین کمی متفاوت است:
 

اسطوره،داستانی است که اصل و ریشه اش معلوم نباشد.تعبیر حقیقت است به زبان رمز و مجاز.4

سوپرمن,اسطوره,غرب,بنی صهیون,ساحل,نجات

 

استفاده اسطوره در سینما و کتاب های گوناگون تخیلی است و طیف پرطرفدار اسطوره، سینما می باشد، طیف پر تنوعی از مخاطبان دارد که هرکدام به فراخور میزان دقت و علمشان، برخی از اسطوره سازی ها را درک می کنند  و تأثیر لازم را می پذیرند.
 اما به چه علت این اتفاق می افتد؟ به این علت که برای جا انداختن یه اسطوره از طریق بصر راحت تر و موفق تر است چون تکرار بن مایه ها و اساطیر صهیونیستی در فیلم های مختلف، باعث جا افتادن آنها در ناخودآگاه ضمیر مخاطب می گردد.
طی بررسی های به عمل آمده انسان دستگاهی در مغز خود دارد که این دستگاه می تواند اطلاعات غیر مستقیم را دریافت و جزو قواعد اصلی خود قرار دهد

 

* ویلیام دورل (دکترای مغز و اعصاب در ایالت واشنگتن آمریکا)
در مغز انسان دستگاهی مانند کامپیوتر وجود دارد که اطلاعات غیرمنطقی و مستقیم را از مغز دور می کند و اینگونه اطلاعات را رد می کند.
سیستم ارزشیابی این دستگاه بر اساس منطق انسان است.

اگر چنین اطلاعاتی خارج از منطق انسان وارد این سیستم شود، دستگاه این اطلاعات را از مغز دور خواهد کرد و انسان را وا می دارد تا این اطلاعات را فراموش کند...؛
ولی اگر هرگونه اطلاعاتی به بخش خاصی از مغز برسد، مغز بدون چون و چرا پذیرفته و آن را جزء قواعد آماده خود قرار می دهد.
با این روش می توان به سادگی اطلاعات خاصی را وارد سیستم اطلاعاتی خود کرد، بدون اینکه شخص در موقع شنیدن متوجه پیام آن شود.
این سیستم اطلاعاتی و گیرنده پیام ها را در اصطلاح Subliminal Programmer می گویند، به معنای:

«پیام هایی که گوش نمی شنود ولی مغز آن ها را دریافت می کند.»

بت من,اسطوره,غرب,سینما

 

به همین علت اسطوره سازی یکی از تلاش های بی وقفه بنی صهیون است برای رسیدن به هدف خویش
* ایشان سینما را ساحل نجات خود و مهمترین وسیله برای حفظ حافظه تاریخی یهودیان و گسترش ارزش های مادی می دانند و برای پشتیبانی و هدایت یاران پراکنده شان در دیگر کشورها، ابزاری نیرومندتر از سینما نیافته اند.
* یکپارچگی نظام تبلیغاتی غرب = ساخت فیلم ها و سریال ها بر اساس رمان ها و اسطوره های مورد توجه مردم با در نظر گرفتن این نکته که همگان اسطوره ها را چون وحی، جاودانه می پندارند.
* از ویژگی های اسطوره می توان به راز آمیز بودن آن اشاره کرد که کمک بسزایی بر جذابیت فیلم می کند.
* اسطوره پردازی کمک می کند تا حقیقت به حاشیه رانده شود، و با تغییر دغدغه های مردم، جایی برای حقایق و دانش های سودمند، نمی ماند و شیادان از آبهای گل آلود، برای صید غافلان و دورماندگان از حقیقت بهره می برند.

اما در این دوران به وضوح می بینیم که اسطوره هایی مانند بن تن،تن تن بسیار در فرزندان ما فراگیر شده است و آنان را در دنیایی خیالی فرو برده است.و در گذشته اسطوره هایی مانند سوپرمن،بت من و دیگر اسطوره ها قابل توجه بوده اند و در حال حاضر رواج اسطوره ای  به نام جومانگ در حال بازیابی مجدد است در میان مردم و به خصوص سنین 18 تا 21 سال، در بحث بعدی به اسطوره شناسی جومانگ می پردازیم تا باشد تذکری برای اشخاص.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

پی نوشت:
1-حسن عمید،«فرهنگ فارسی عمید»(رقعی)،تهران،امیرکبیر،1387،ج15
2-ابراهیم مصطفی و همکاران،«المعجم الوسیط»،استانبول،المکتبة الاسلامیة،1392هـ.ق،1972م،چ2
3-جروان السابق،«معجم اللغات»،بیروت،1974م؛د.مراد وهبه،«المعجم الفلسفی»،قاهره،1979م،چ3،به نقل از کتاب جلال ستاری:«اسطوره در جهان امروز»،تهران،نشر مرکز،1376ش،چ1،صص9و10
4-جمیل صلیبا،«المعجم الفسلفی»،بیروت،1987م،(ترجمه فارسی این کتاب:«فرهنگی فلسفی»،ترجمه ی:منوچهر صانعی درّه بیدی،1376؛به نقل از:«اسطوره در جهان امروز»آقای جلال ستاری ذیل ابن نقلشان از «المعجم الفلسفی»یادآور می شود که این تعریف از اسطوره،از جمیل صلیبا نیست،بلکه اقتباس از فرهنگ معروف«Robert»است.






نوشته شده در تاریخ چهارشنبه 92 آذر 20 توسط حسین مرادی نژاد

بسم رب المهدی

یاری امام مهدی(عج),نصرت اللهی,تقوا

 

ما به یاد شما هستیم شما چطور؟!
منظور از این سوال چیه؟! کی به یاد ما هست؟ ما باید به یاد کی باشیم؟!!
ما برای زندگی احتیاج به یک کسب درآمد داریم تا بتونیم زندگیمونو بچرخونیم اما اگر ما منبع درآمدی پیدا کنیم و نسبت به اون منبع درآمد بی توجه باشیم اون موقع ممکنه درآمدی بدست نیاریم یا کم باشه درآمدمون... پس همه چی بستگی به تلاش و توجه ما به اون منبع درآمد داره... از قدیم گفتن هرچقدر پول بدی همون قدر هم آش میخوری...
حالا ما برای بدست آوردن بهشت و قیامتی خوب باید در این دنیا منبع درآمد خوبی داشته باشیم حالا این منبع درآمد چی میتونه باشه؟
بله منبع درآمد ما خداوند مهربان و اهل بیت(ع) هستند هرکس هرچقدر توجه به این دو مورد داشته باشه روز قیامت هم مزدش و از این منابع میگیره...
در این زمان و در این دوره تمام حواس ما و تلاش ما باید برای خداوند تبارک و تعالی و امام مهدی(عج) باید باشه و اگر بیشتر حواسمون به این دو مورد باشه در دوحالت الطاف خداوند و امام مهدی(عج) بیشتر شامل ما میشه و یک سری از این الطاف در این دنیا هست و یک سری از این الطاف در آخرت و روز قیامت است. در همین راستا امام سجاد (علیه السلام) فرموده اند:

 

امام سجاد، زین العابدین سلام الله علیه :

«... در زمانه غیبت [امام مهدی علیه السلام]، مردمان معتقد به امامتش، و چشم‏ انتظاران آمدنش، برترین مردمان در طول تاریخ‏ اند؛ زیراکه خداوند تبارک و تعالی آن‏چنان عقل و فهم و معرفتی بدیشان داده است که در نزدشان غیبت، همچون مشاهده است. در آن زمان اینان به منزله مجاهدانی درشمارند که در رکاب پیغمبر خدا صلی الله علیه وآله شمشیر می‏زنند. آنان‏اند مخلصان حقیقی و شیعیان ما به درستی، و دعوت‏ کنندگان به دین خداوند عزّ و جل در نهان و عیان

 

پس باید حواسمونو خیلی جمع کنیم تا بتونیم در زمره حضرت ولی عصر(عج) باشیم.اما ما چگونه میتونیم کاری کنیم که نصرت و یاری امام زمان(عج) شامل حالمون بشه؟ ما باید جزوه با تقواترین ها و پرهیزکاران خداوند باشیم تا الطاف امام شامل حالمون بشه...

 

* نصرت و یاری امام زمان با صفت تقوا

- امیرالمؤمنین سلام الله علیه در ضمن نامه ای به عثمان بن حنیف ــ عامل ایشان در بصره: ... مرا به اجتناب از آنچه حرام است و به کوشش در فرائض و واجبات الهی و به کفّ نفس از حاجت و تملّق از اهل دنیا و به سعی در آنچه راه صحیح و درست است یاری کنید.(1)

- امام محمّد باقر سلام الله علیه: ما را به اجتناب نمودن از محارم الهی یاری نمائید، پس همانا هر کس خداوند عزّوجلّ را با حال ورع ملاقات نماید، برای او نزد خداوند فرج کامل از شدائد است، بدرستیکه خداوند در کلام مجید می فرماید: کسانیکه خدا و رسول او را اطاعت نمایند؛ پس اینان با کسانی که در جوار قرب الهی و رحمتهای خاصّه او در بهشت که خداوند بر آنها انعام فرموده است از نبیّین و صدیقین و شهداء و صلحاء ساکن خواهند بود.(2) و همانا ماییم نبی و صدیق و از مایند شهدا و صالحون.(3)

- امام صادق سلام الله علیه: همانا شیعیان علی صلوات الله علیه شکمهای خالی و لبانی خشک دارند ــ از جهت شدّت گرسنگی و زیادی روزه داری ــ و آنان اهل رأفت و علم و بردباری هستند، و آنان به شدّت اعراض از اهل دنیا و از احوال و اعمال آنها شناخته می شوند، پس برای محافظت از آنچه بر آن هستید از ولایت اولیاء معصومین و ائمّه طاهرین (علیهم السلام) با اجتناب نمودن از محارم الهی و کوشش زیاد در انجام واجبات کمک و یاری کنید.(4)

- حضرت صاحب الأمر، ولی عصر سلام الله علیه و ارواحنافداه در ضمن توقیعی می فرمایند:
«إنّا غیر مهملین لمراعاتکم و لاناسین لذکرکم، ولولا ذلک لنزل بکم البلاء و استطلمکم الأعداء، فاتّقوا الله جلّ جلاله و ظاهرونا علی انتباثکم من فتنة قد أناقت علیکم».(5)
یعنی: ما اهمال در مراعات شما نکرده ایم و یاد شما را فراموش ننموده ایم، و اگر این نبود؛ هر آینه به شما بلای سخت نازل می شد، و دشمنان شما را مستأصل می کردند، پس بپرهیزید از خداوند و تقوا پیشه کنید، و ما را بر بیرون آوردن شما از فتنه ای که بر شما مشرف شده است؛ یاری کنید».

و امّا حکمت اینکه چگونه با تقوا و ورع؛ یاری امام (علیه السلام) حاصل می شود این است که: منظور از نصرت و یاری کسی؛ همراهی با او در رساندن نفعی به او یا دفع ضرری از او است، و هر کدام از اینها هم ممکن است نسبت به جان او یا به عرض و آبروی او یا نسبت به اهل و اولاد یا مال یا متعلّقین او باشد، و باز هرکدام از اینها ممکن است در امور دنیوی یا اُخروی باشد.

 

* هستی عالم هست تو!

موسی به قربان شما / عیسی به فرمان شما / یعقوب گریان شما / یوسف پریشان شما / دستم به دامان شما / ای غایب از چشمان ما !
هستی عالم هست تو / هست همه در دست تو / دست همه پیوست تو / پیوسته جان پابست تو / گریان تو چشمان ما / ای غایب از چشمان ما! (6)


خدایا، در فتنه‏ های آخر الزمان، خطر از دست دادن عقاید شیرینی که عمری را با آنها سر کرده‏ ایم هر لحظه وجود دارد. این اظهار ارادت به ساحت قدس حضرت مهدی‏ علیه‏ السلام را تا آخرین لحظه برای ما حفظ کن.

اللَّهُمَّ ثَبِّتْنی عَلی طاعَةِ وَلِیِّ أَمْرِکَ... وَ لاتَسْلُبْنا ذلِکَ...

خدایا مرا بر اطاعت ولی امرت ثابت قدم بدار، و اینگونه ما را حفظ کن. خدایا این اعتقاد و این توفیق را در حیاتمان و هنگام وفاتمان از ما مگیر، بطوری که بدون شک و بی‏ آنکه عهد شکن باشیم یا شبهه‏ ای به دل آورده باشیم و یا تکذیب کرده باشیم، از دنیا برویم. خدایا بجای ما دیگری را قرار مده که این بر ما بسیار سنگین است.

 

یاری خدا,ما به یاده شما هستیم شماچطور؟,یاد,فراموشی

پی نوشت ها:
1. نهج البلاغه، فیض؛ص966 ضمن نامه 45.
2. سوره مبارکه نساء آیه 69.
3. کافی،ج2،ص78،ح12.
4. کافی،ج2،ص233،ح10.
5. بحارالأنوار،ج53،ص175.
6. مهدی جعفری






نوشته شده در تاریخ سه شنبه 92 آذر 19 توسط حسین مرادی نژاد

بسم رب المهدی

حسابرسی در قیامت,قیامت,حساب,سوال

 

در مطلب قبلی درباره سنگینی و سبکی اعمال صحبت کردیم و گفتیم اعمال باید باارزش و سنگین باشد و هم گفتیم سنجش اعمال، گفتیم حسنات باید سنگین باشد و این هم یعنی این که باید تمام اعمالمون و با اخلاص کامل و قربة الله انجام بدیم تا کفه ترازو و سنگین کنیم...

حالا یه سوال دیگه خیلی ذهنمو درگیر کرده بود ما برای اینکه بخواهیم بریم یه طلا به طلا فروش بفروشیم طلا فروش اون تیکه طلارو به دقت تمام با ترازوی دقیق و حساس وزن می کنه تا قیمت بذاره روی طلای ما حالا میخوام بدونم ای قرآن کریم خداوند دقت محاسبه اش چقدره؟! و این هم میدونم که محاسبه مومنان و شیعیان واقعی به راحتی تمام محاسبه و پرداخت میشه میخوام بدونم این مطلب درباره بدکاران هم صدق می کنه؟!

قرآن کریم:
1-محاسبه دقیق
((وکأیّن من قریة عتت عن أمر ربها ورسله فحاسبناها حساباً شدیداً و عذّبناها عذاباً نکراً *

فذاقت وبال امرها و کان عاقبة أمرها خسراً *

اعدّ الله لهم عذاباً شدیداً فاتقوا الله یا اولی الالباب))1

چه بسیار آبادی ها که(اهلش)از فرمان پروردگار و فرستادگانش روی برگرداندند،

پس ما آنها را به حساب سختی محاسبه کردیم و به عذاب بسیار شدیدی عذاب نمودیم.

و آنان کیفر سنگین کفر و کبرشان را چشیدند و سرانجام کارشان خسارت بود.

خدا برای آنان (در آخرت) عذابی سخت آماده کرده است، پس ای خردمندان مؤمن ! از خدا پروا کنید.

پس با این حساب خیلی باید مواظب رفتار و کارامون باشیم این مخصوصا به خودم که هی میگم یدفعه یا یه بار یا یه شب عب نداره همین یه بار و یه شب و ... کارمون و زار می کنه نکته آخرش خیلی تأمل برانگیزه که می فرماید: ای خردمندان مؤمن ! از خدا پروا کنید.

حالا یکی بهم گفت خدا به اعمال کوچیک ماهم توجه و حساب می کنه ؟ مثلا برداشتن یه نون از روی زمین(دیگه این به نظرم کوچک ترین اعمال بود مثال زدم) ... منم بهش گفتم بله که حساب می کنه مگه نشنیدی جناب لقمان حکیم به فرزندش چه فرمود؟

2-حسابرسی بر مثقال
((یا بُنَیَّ إن تَکُ مثقاً حبّةٍ من خردلٍ فَتَکُن فِی صخرةٍ

اُو فی السموات او فی الارض یَأتِ بها الله))2

پسرکم! اگر عمل هموزن دانه خردلی و در درون سنگی یا در آسمان ها

یا در دل زمین باشد، خدا آن را (در قیامت برای حسابرسی) می آورد.

پس هیچ وقت به قدرت خدا شک نکن و مطمئن باش

کوچکترین و ریز ترین اعمال توهم حساب میکنه خدا..

حالا اینم صرفا جهت اطلاع بگم که امیرالمؤمنین(ع)

در یکی از خطبه هایشان درباره یه مثقال فرمودند:

((اُلَیسَت النفوس عن مثقال حبة من خردل مسئولة؟))3

یعنی آیا چنین نیست که از مردم از یک دانه خردل سوال خواهد شد؟

این سوال امیرالمؤمنین (ع) بسیار قابل تأمل هست و باید بهش عمیقاً فکر کرد... من برام خیلی جالب شد که بدونم خداوند با این حساب و کتاب دقیق و موشکافانه به حساب چه اعمالی میرسه و ما باید چیکار کنیم ؟ یعنی این که خدا از ما چی می خواد و چه سوالاتی قراره بپرسه؟

3-چهار سوال
شیخ صدوق(ره) روایت کرده که پیامبر(ص) فرمود:

روز قیامت قدمی برداشته نمی شود مگر آنکه از او چهار چیز سئوال کنند:

 الف-از عمر او که در چه چیزی صرف کرده، 

ب-و جوانی خود را که در چه چیزی سپری ساخته،

ج-و از مالش که از کجا پیدا کرده و در چه مواردی خرج نموده ،

د-و از محبت ما اهل بیت.4

پس یعنی باید دنبال یه کار خوب باشیم تا عمرمون بیهوده تلف نشه و دنبال یه هدف والا باشیم و جوانیمونو درش صرف کنیم و دنبال یه کسب خوب باشیم تا روزیمون حلال باشه و در راه خدا خرجش کنیم و از همه مهم تر حب به اهل بیت باید داشته باشیم، ان شاءالله خداوند خودش کمکمون کنه تا بتونیم در این مسیر زندگیمون موفق باشیم و اون بنده ای بشیم که خدا میخواد... و بهشت نثارتان باد.
در پناه امام مهدی(ع)...

 

حسابرسی در قیامت,قیامت,بهشت,دوزخ,حهنم,سوال,

نمیدانی چه میدانی که انسان بودن و ماندن

چه دشوار است چه زجری می کشد

آنکس که انسان است و از احساس سرشار است

شعر از:مرحوم احمد مرادی نژاد پدربزرگ بنده

پی نوشت:
1-طلاق(65):8-10
2-لقمان(31):الآیة 16
3-الأمالی صدوق:496،مجلس:90،ح7،البحار ج 40،ص348،ح29
4-البحار ج 7:ص258،ح1،الخصال:ص253،الأمالی صدوق:ص42،مجلس10،ح9






نوشته شده در تاریخ دوشنبه 92 آذر 18 توسط حسین مرادی نژاد

بسم رب المهدی

حسابرسی,قیامت,قرآن کریم,

 

چند روزی میشه که یه مطلب حسابی فکره منو به خودش مشغول کرده شدیدا هم درگیرشم  ... همیشه به این فک می کنم ما برای بدست آوردن درآمد، شغلی و انتخاب می کنیم بعد توی این شغل

نسبت به کارمون و تلاشمون حقوق دریافت می کنیم و اون کسانی که به ما حقوق میدن همیشه سر موعد اون دقیق حساب و کتاب می کنن که ما چقد کار کردیم و کیفیت کارمون چقدر بوده و خلاصه

اندازه همون قدی که تلاش کردیم بهمون حقوق میدن ...

حالا من اینارو گفتم و مقدمه چینی کردم تا اینو بگم

خداوند روز قیامت چطوری با ما حساب و کتاب می کنه؟!

واسه ی همین سریع رفتم سراغ قرآن و ازش پرسیدم...

و به دو نکته قابل توجه و اساسی به بنده بیان نمودند

بنده ی حقیر: می خواهم بدانم حسابرسی در روز قیامت چگونه است؟

قرآن کریم: حسابرسی در قیامت دو ملاک دارد

1-سنگینی و سبکی اعمال

((والوزن یومئذ الحق فمن ثقلت موازینه فاولئک هم المفلحون و مَن خفّت موازینه

فاُولئک الذین خسروا انفسهم بما کانوا بآیاتنا یظلمون))1

سنجش  اعمال در آن روز حق است،پس کسانی که

اعمال وزن شده آنان سنگین و بی ارزش باشد،

به سبب این که همواره به آیات ما ستم می ورزیدند،

به خود زیان زده و سرمایه وجودشان را تباه کرده اند.

2-سنجش اعمال نیک و بد

((یوم یکون الناس کالفَراش المبثوت و تکون الجبال کالعهن المنفوش فأما من ثقلت موازینه

فهو فی عیشة راضیة و اما من خفت موازینه فامه هاویة و ما ادراک ماهیة نار حامیة))2

روزی که مردم مانند پروانه پراکنده اند،و کوه ها مانند پشم حلاجی شد؛

پس آنکس که حسناتش سنگین باشد،

در عیش و خوشی پسندیده است و آنکس که حسناتش سبک باشد،

جایگاهش هاویه است و تو چه می دانی هاویه چیست؟ آتشی بسیار سوزنده.....


پس تا اینجا متوجه شدم که حسابرسی روز قیامت بسیار دقیق و موشکافانه است یعنی این که فقط عمل کردن و واجب انجام دادن مهم نیست

بلکه کیفیت عمل و نیت عمل هم در سنگینی ترازوی خدا بسیار مهمه...

حالا قرآن کریم بعد این راهنمایی ارزندشون یه نکته خیلی مهمی بهم گوشزد کرد و گفت این مطلب و هیچ وقت از یادت نبر... من گفتم چی و باید یادم باشه؟

قرآن کریم: غفلت از روز حساب

((اقترب للناس حسابهم و هم فی غفلة معرضون))3

مردم را (هنگام) حسابرسی (آنچه در مدت عمرشان انجام داده اند) نزدیک شده

در حالی که آنان با (فرو افتادن) در غفلت (از دلایل اثبات کننده معاد) روی گردانند.

ان شاءالله هیچ وقت هیچ بنده ای الخصوص شما خواننده گرامی و بنده از این موضوع یعنی روز قیامت و حسابرسی و از یاد نبریم ...

این چیزی هست که من امروز یاد گرفتم و خواستم به شماها یادآوری کنم ...

در مطالب بعدی هم به مباحث ((محاسبه دقیق)) و موضوعات دیگه درباره حسابرسی می پردازیم و بیان می کنیم ...

در پناه امام مهدی(عج)...

روز قیامت,دعا,قنوت

نمیدانی چه میدانی که انسان بودن و ماندن

چه دشوار است چه زجری می کشد

آنکس که انسان است و از احساس سرشار است4

پی نوشت:

1-اعراف(7):8 و9 

2-قارعة(101):4

3-انبیاء(21):1

4-شاعر مرحوم احمد مرادی نژاد پدربزرگ بنده...







نوشته شده در تاریخ یکشنبه 92 آذر 17 توسط حسین مرادی نژاد