پيام
+
بسم رب المهدي
يکي، در پيش بزرگي از فقر خود شکايت ميکرد و سخت ميناليد.
گفت: «خواهي که ده هزار درهم داشته باشي و چشم نداشته باشي؟»
گفت: «البته که نه. دو چشم خود را با همه دنيا عوض نميکنم.»
گفت: «عقلت را با ده هزار درهم، معاوضه ميکني؟»
گفت: «نه.»
گفت: «گوش و دست و پاي خود را چطور؟»
گفت: «هرگز.»
گفت: «پس هم اکنون خداوند، صدها هزار درهم در دامان تو گذاشته است. باز شکايت داري و گله ميکني؟! بلکه

عليرضااحساني نيا
92/9/14
2-ولایت مدار
بلکه تو حاضر نخواهي بود که حال خويش را با حال بسياري از مردمان عوض کني و خود را خوشتر و خوشبختتر از بسياري از انسانهاي اطراف خود ميبيني.
پس آنچه تو را دادهاند، بسي بيشتر از آن است که ديگران را دادهاند و تو هنوز شکر اين همه را به جاي نياورده، خواهان نعمت بيشتري هستي!»