ساده کـہ میشــوے ...
ساده کـہ میشوے همـ ـهچـیز خوب میشود؛
خودت، غمت، مشکـلت، غصه ات، هواے شهـرت، آدم هاے اطرافت و حتی دشمنت !
یک آدم ساده کـہ باشی برایت فرقی نمی کـند تجمـل چیست؟ قیمت تویوتا لندکـوروز چنـد است، فلان بنز آخرین مدل چند ایربگ دارد،
مهمــ نیست نیاوران کـجاست؟! شریعتی، پاسداران، فرشتـہ، الهیـہ، کـدامـ حوالی اند؛ رستوران چینی ها گران ترین غذایش چیست؟ ساده کـہ باشی همیشــہ در جیـبت شکـلات پیدا میشود ....
همیشــہ لبخـنـد بر لب دارے،
بر روی جدول هاے کـنار خیابان راه میــروے، زیر باران ... دهانت را باز میکـنی وقطره قطره می نوشی، آدم برفی کـہ درست میکـنی شال گردنت را به او می بخشــی،
سادهکـہ باشی همین کـہ بدانی بربرے و لواش چنــد است کـفایت میکنــد؛ نیازے به غذای چینی نیست، آبگوشت هم خوب است؛
ساده کـہ باشی آدم هاے ساده را دوست دارے ...
چون
بوے ناب آدَم می دهــَـند ... ( ! )
ساده کـہ باشی فرمول نمیخواهی؛ ایـکـس تو همیشــہ مساوے ایگرگ توست، ساده کـہ میشوے درگیــر رادیـکـ ـال، انتگـرال و مشتق و ریاضت ها نیستی هر جایی به راحتی محاسبـــہ میشوے!
ساده کـہ میشوے حجم ندارے، جایی نمی گیــرے، زود به یاد می ـآیی و دیـــــر از خاطـر میروے...