بسم رب المهدی
و اما مراسم چهارشنبه سوری،در ایران رسمی وجود داره به اسم چهارشنبه سوری که چهارشنبه آخر هر سال خانواده ها دور هم جمع می شوند و آتشی روشن می کنند.
و از روی آتش می پرند و فشفشه روشن می کنند و گاهی ترقه ای هم می ترکانند و امید به آتش دارند تا سال جدید برایشان پر از شادی و سرور و اتفاقات خوب باشد.
حال رفته رفته این مراسم تبدیل شده است به دور هم جمع شدن جوانان محله و آتش روشن کردن از روی آتش پریدن ترکاندن نارنجک دستی خوردن مشروبات الکلی و پخش یک آهنگ شاد و مختصری رقصیدن دختران و پسران باهم البته قضاوت غلط نکنید این کار باعث می شود تا جوانان زیادی به سر و سامان برسند و به خانه بخت بروند.
و من میگذرم از اتفاقات بدی که در این مراسم میوفتد مانند بستن خیابان مزاحمت ایجاد کردن برای مردم و صدمه زدن به زن و بچه و جوانان آمارها بسیار گویا و شیوا هستند که در این مراسم های گذشته ما چقدر کشته و مجروح و نقض عضو داشته ایم.قضاوت کردن درباره این اتفاقات و حق الناس بودنش یا نبودنش با خوده شما عزیزان.
بعضی می گویند که این یک جشن ساده است و مشکلی ندارد و شما به اسم اسلام می خواهید این خوشی را از جوانان بگیرید.اولا عرض کنم دلیل پیدایش اسلام چیست؟ غیر از این است که برای آسایش و راحتی ما آمده است؟ غیر از این است که برای ازبین بردن جهل آمده است؟ و حال خدا میفرمایند: و من یتوکل على الله فهو حسبه ((هر کس به خدا توکل کند خدا او را کفایت مى کند)).حال ما می آییم توکل و توسل می کنیم به آتشی که خود مخلوق خداوند است.
اما کمی دقیق تر بشویم ببینیم این مراسم چهارشنبه سوری چیست و چه آدابی دارد و قضاوتش با شما.
مراسم چهارشنبه سوری
مراسم کوزه شکنی: مردم پس از آتش افروزی مقداری زغال به نشانه سیاه بختی،کمی نمک به علامت شور چشمی، و یکی سکه دهشاهی به نشانه تنگدستی در کوزه ای سفالین می اندازد و هریک از افراد خانواده یک بار کوزه را دور سر خود می چرخاند و آخرین نفر کوزه را بر سر بام خانه می برد و آن را به کوچه پرتاپ می کند و می گویید: «درد و بلای خانه را ریختم به توی کوچه» و باور دارند با دور افکندن کوزه،تیره بختی،شور بختی و تنگدستی را از خانه و خانواده دور می کنند.
همچنین گفته میشود وقتی میتراییسم از تمدن ایران باستان در جهان گسترش یافت،در روم و بسیاری از کشورهای اروپایی روز 21 ذسامبر (30آذر) به عنوان تولد میترا جشن گرفته میشد.ولی پس از قرن چهارم میلادی در پی اشتباهی که در محاسبه روز کبیسه رخ داد این روز به 25 دسامبر انتقال یافت.
مراسم فال گوش نشینی: زنان و دخترانی که شوق شوهر کردن دارند،یا آرزوی زیارت و مسافرت،غروب شب چهارشنبه نیت می کنند و از خانه بیرون می روند و در سر گذر یا سر چهارسو می ایستند و گوش به صحبت رهگذران می سپارند و به نیک و بد گفتن و تلخ و شیرین صحبت کردن رهگذران تفال می زنند. اگر سخنان دلنشین و شاد از رهگذران بشنوند،برآمدن حاجت و آرزوی خود را برآورده می پندارند.ولی اگر سخنان تلخ و اندوه زا بشنوند،رسیدن به مراد و آرزو را در سال نو ممکن نخواهند دانست.
مراسم قاشق زنی: زنان و دختران آرزومند و حاجت دار،قاشقی با کاسه ای مسین برمی دارند و شب هنگام در کوچه و گذر راه می افتند و در برابر هفت خانه می ایستند و بی آنکه حرفی بزنند پی در پی قاشق را بر کاسه می زنند.صاحب خانه که می داند قاشق زنان نذر و حاجتی دارند،شیرینی یا آجیل،برنج و یا مبلغی پول در کاسه آنان می گذارند.اگر قاشق زنی چیزی به دست نیاورند،از برآمدن آرزو و حاجت خود ناامید خواهند شد.گاه مردان به ویژه جوانان،چادری برسر می اندازند و برای خوشمزگی و تمسخر به قاشق زنی در خانه های دوست و آشنا و نامزدان خود می روند.
آش چهارشنبه سوری:خانواده هاییکه بیماریاحاجتی داشتندبرای برآمدن حاجت وبهبود یافتن بیمارشان نذرمی کردند ودر شب چهارشنبه آخر سال «آش ابودردا» یا «آش بیمار» می پختند و آن را اندکی به بیمار می خوراندند و بقیه را هم در میان فقرا پخش می کردند .
تقسیم آجیل چهارشنبه سوری:زنانی که نذر و نیازی می کردند درشب چهارشنبه آخر سال، آجیل هفت مغز به نام آجیل چهارشنبه سوری از دکان رو به قبله می خریدندوپاک می کردندو میان خویش و آشنا پخش می کردند و می خورند. به هنگام پاک کردن آجیل،قصه مخصوص آجیل چهارشنبه،معروف به قصه خارکن رانقل می کردند.آجیل جنبه نذرانه اش را از دست داده وازتنقلات شب چهارشنبه سوری شده است.گرد آوردن بوته، گیراندن و پریدن از روی آن و گفتن عبارت "زردی من از تو، سرخی تو از من" شاید مهمترین اصل شب چهارشنبه سوری است. مراسم دیگری مانند توپ مروارید ، فال گوش ، آش نذری پختن ، آب پاشی ، بخت گشائی دختران ، دفع چشم زخمها ، کندرو خوشبو، قلیا سودن ، فال گرفتن هم در این شب جزو مراسمات جالب و جذاب می باشد.
باهم خوندیم برخی از این آداب چهارشنبه سوری و حال من نمی دونم این توضیحات چقدر صحت داره یا نداره، ولی اینو میدونم که این مطالب از معاندین است وسخت برای ترویج این فرهنگ غلط و خرافه آمیز تلاش می کنند. حالا با خوندن این مطالب قضاوت کنید در این مراسمات جایی برای خدا و پیامبرانش بود؟ اگر نبود ما باید از این خرافات تبعیت کنیم؟ و چون اجداد و گذشتگان ما این اشتباه را انجام میدادند ما هم باید انجام بدهیم و هیچ درباره ی آن فکری نکنیم؟ با شنیدن این جمله یاد حضرت موسی(ع) میوفتم که وقتی مردم و از بت پرستی نهی می فرمودند مردم به ایشان می گفتند که این کار از گذشتگان و اجداد ما رسیده و چون آنها این کار را انجام می دادند ما هم انجام می دهیم.چقدر جالب است...
اما حالا به این وطالب هم توجه کنید مطالبی که 100درصد دقیق و قابل پذیرش است.
این متن از کتاب مفاتیح الحیاة نوشته آیت الله جوادی آملی می باشد؛
آتش، در ایران قدیم، مقدس و همپایه فرزند اهورا مزدا شمرده می شد، از این رو پیش از نوروز به آتشکده ها میرفتند و آتش می افروختند و چون طبق برخی نقل ها در ایران هفته نبود، این مراسم در سیصدو شصتمن روز سال(روز26اسفندماه) برگزار میشد و معتقد بودند در این روز ارواح نیاکان به زمین فرود می آیند و این آتش برای راهنمایی آنهاست. ولی آتش افروختن و جستن از آن و شادی کردن در کار آن، ترقه زدن و منفجر کردن مواد منفجره در چهارشنبه آخر سال، نه برهان عقلی دارد نه دلیل نقلی و نه ملی و جز خرافه و در موارد زیانباری غیر قابل جبران چیز دیگری نیست.
در هیچ یک از متون باقی مانده اسلام اشاره ای به جشن چهارشنبه سوری نشده است. در اوستا، کتیبه های ایلامی، هخامنشی، اشکانی، ساسانی، و نیز در متون پهلوی و حتی در روایت های مورخان یونانی درباره جشن چهارشنبه سوری مستند و سخنی در دست نیست.
متون دوران پس از اسلام نیز در این باره تقریبا ساکت بوده اند. حتی در آثار محقق دقیقی چون ابوریحان بیرونی درباره آن توضیحی داده نشده.
نخستین و کهن ترین کتابی که در آن به آتش افروزی در جشن چهارشنبه سوری اشاره شده کتاب تاریخ بخارا، اثر ابوبکر محمدبن جعفر نَرشَخی (286-358ق) است که وقتی امیرمنصور بن نوح سامانی در ماه شوال سیصدوپنجاه قمری به تخت نشست دستور داد که هنوز سال تمام نشده، در شب چهارشنبه چنانکه عادت قدیم است، آتش عظیم افروختند.
دومین متن کهن شاهنامه فردوسی است:
زخنجر همی آتش افروختند هوا و زمین را همی سوختند
پس این کار سنت سیئه و ظلم به فرهنگ مردم بزرگ ایران است و نه تنها مبنای عقلی و نقلی ندارد بلکه برخلاف نظم و امنیت و آسایش افراد و همنوعان است و آزادی آنان را سلب میکند و آسیبها و تلفات فراوان در پی دارد...
زیبنده کشور اسلامی این است که از این سنت زشت دست بردارد و سنت های الهی مانند عیدفطر، عید قربان، نماز جمعه و...را زنده کند.
امام رضا(علیه السلام) فرمودند: " خداوند رحمت کند کسی را که امر (سنت) ما را زنده کند " و در ادامه افزودند: " اگر مردم زیباییهای سخن ما را بدانند از ما پیروی خواهند کرد. "
منبع: مفاتیح الحیاة / آیت الله جوادی آملی / صفحه 756
بازهم قضاوت با شما عزیزان ان شاءالله در پست بعدی فقط نظر مراجع عظمای تقلید درباره این مراسم نوشته خواهد شد.