ابزار وبمستر

گل نـرگـس

آهای آقا...
 آهای خانوم...
یه شاخه گل ازم بخر...
 از همه نوع، از همه رنگ، هرچی دلت میخواد ببر... این یکی یاسه بخدا... به رنگ و روش نگاه نکن... تمومه یاسا سفیدن... این یکی رنگ نیلوفر... این گل سرخ نازنین... یه معرکست بیا ببین... شکفتنش دوباره بود... ماه رمضون، تو اون سحر... اصلا بیا اینو ببین... شقایقه، نفهمیدی؟... شرمندتم سر نداره... یه شاهگله بدون سر... یه شاخه لاله هم دارم... ببین چه ناز و خوشگله... دو برگش افتاده زمین... به ضرب داس و با تبر... یه غنچه محمدی دارم برات، دل میبره... شکوفه بود که چیدنش... گلچینا با تیر سه سر... دسته گلای ناز من زینت و تاج عالمن... بهاش یه قلب لرزونه...  یه عاشقی، یه چشم تر... حالا اگه پسندیدی... هر کدومو خواستی ببر... تـو رو خـدا فـقط بگـو.....

از گل نـرگـس چــه خبــر؟  

بسم رب المهدی

چه دنیایی شده چقدر بعضی از اتفاقات آدم رو حیران و متعجب می کنه مثلا یکیش همین مسئله دعوا کردن با خدا یکم احساسات آدم تحریک میشه که آخی بنده خدا چقد مشکل داره و چقد بلا داره سرش میاد بعده این احساس بسیار لطیف و زیبا آدم اعصابش خورد میشه ...
چرا اعصابش خورد میشه واسه اینکه حمایت از این کار بسیار زیاده از جاهایی که میتونه روی فرهنگ و تفکر یه جامعه،کشور تاثیر بسیار بالایی داشته باشه ...
اصلا من نمیدونم دعوا کردن با خدا چه علتی میتونه داشته باشه؟؟ بزرگترین علتش از نظر کسانی که با خدا یقه به یقه هستند مشکلات عظیم و حل نشدنی هستش که براشون اتفاق میوفته و باعث و بانیش هم خدا هست ... چه مسخره !! واقعا دلیل مسخره و بی ربطیه ...
همیشه ام این گونه افراد دیالوگی که برای دعوا با خدا دارند یه چیزه : (خدایا چرا من؟ مگه من چه گناهی مرتکب شدم؟ چرا باید زندگیه من این باشه؟ ... )
از این جور چیزا؛ حالا نکته فابل توجه و تأمل اینجاست (مگه من چه گناهی مرتکب شدم؟) ...
یه شخصی برای شِکوه و گلایه میره به مکه مکرمه وقتی پاش به حرم میرسه تا میاد لب باز کنه برای شکایت گریه امونش و میبره ، به خودش میگه منه انسان وقتی توی سجده آخر نمازم میگم (اِرحَم عبدک الضعیف) حالا چی میتونم بگم؟؟
حالا اون نکته که خیلی دوس دارم بگم اینجاس خداوند کریم بندگانی و دوس داره که در این دنیا بسیار رنج و مشقت و براشون درنظر میگیره کسانی که بسیار شکر خداوند میکنند و اعتقادی بسیار قوی و استوار دارند حالا چرا این کارو می کنه؟ بخاطر اینکه میخواد وقتی اون بندش از دنیا میره گناهی در پروندش نباشه و فقط حسنه و ثواب داشته باشه تا حساب و کتاب روز قیامت براش ساده باشه و رنجی و متحمل نباشه ...
ولی وای به حاله کسی که در این دنیا هیچ مشکلی نداشته باشه نه از نظر مالی و کلا همه چیز و هیچ وقت شکر گذار خداوند نیستند و اعتقادی ندارند ...
این افراد توسط خداوند کریم رها شده هستند، تا دلشون بخواد در این دنیا خوش میگذرونن به قول خودمون عشق دنیارو می کنن، خداوند به این دلیل این افراد و رها کرده تا در روز قیامت حساب و کتابی سخت و طاقت فرسا داشته باشند ...
تمام ماجرا اینه حالا به جای اینکه بیایم شکر گذار خدا باشیم تا تقی به توقی میخوره شروع می کنیم به گیر دادن به خدا ولی هیچ وقت نمیایم به جای اینکه به خدا بگیم  چه گناهی کردم به خودمون بگیم که چه گناهی کرده ام ...
دشمنان ما و این نظام برای اینکه بخواهند ما شیعیان و از خدا دور کنند بسیار این مسائل و ترویج و تبلیغ می کنند از طریق سینما ، تلوزیون ، کتاب ، مقاله ، رادیو ، موسیقی و بسیاری از راههای دیگر ...
والسلام علیکم ...

بسم رب المهدی

به دنبال چه هستید؟

خداوند در بیابان ها به حیوانات روزی می دهد. حیواناتی که هیچ نمی دانند فردا چه دارند برای خوردن، چه گیرشان خواهد آمد و نمی دانند کجا خواهند خوابید. خدا به آنها روزی می دهد، آیا به ما نخواهد داد. راهی جستجو می کنیم که یا حرام است یا مشتبه یا ما را از تجارت های عالی و از ورود به ((مقامات سلمانی)) باز می دارد. از این کارهای خودمان چه بکنیم؟ از دست خودمان به کجا شکایت بکنیم؟

پی نوشت:
جناب عشق (در محضر آیت الله بهجت (ره) )،ص64.

بسم رب المهدی

5-بشارت اعطای فدک به فاطمه و فرزندان فاطمه (س)

أنس بن مالک نقل می کند:
حضرت زهرا(س) پس از غصب باغهای فدک خطاب به ابوبکر فرمود:

*حدیث 147

(ای ابوبکر!) تو می شناسی و می دانی که حق اهل بیت غصب شده است. حقّی که از صدقات و غنائم داریم که خداوند در آیه مربوطه به غنائم و مصرف خمس آن را توضیح داده است
((اگر بخدا و آنچه بر بنده خود در روز فرقان که دو گروه بهم رسیدند،نازل کردیم،ایمان آورده اید، بدانید هرگاه چیزی را به غنیمت گرفتید،خمس آن برای خداوند و پیامبر و خویشاوندان و یتیمان و مسکینان و در راه ماندگان است))[1]
ابوبکر گفت: آیا فدک را بطور کامل باید تسلیم شما کنم و (مال شماست؟)
حضرت زهرا (س) پاسخ داد:
(آیا فدک مال تو است؟ و یا به نزدیکان تو اختصاص دارد؟)
ابوبکر گفت: من آن را در رابطه  با مصالح مسلمین خرج می کنم.
حضرت زهرا(س) فرمود:
(این حکم الهی نیست (که اموال شخصی مردم را تصاحب کنی) و پدرم رسول خدا چنین دستوری بما نداده است. در صورتی که از پدرم رسول خدا(ص) پس از نزول آیه 41 انفال شنیدم که فرمود: بشارت باد ای فرزندان محمّد(ص) که مایه غنا و بی نیازی شما رسیده است.)
ابوبکر که دیگر عذری نمی توانست بیاورد، به تفسیر شخصی خویش متوسل شد و گفت:
علم من اجازه نمی دهد که طبق این آیه، فدک را تماما به شما تحویل دهم.[2]
جای بسی شگفتی است، رسول گرامی اسلام(ص) پس از نزول همین آیه، فدک را به فاطمه(س) می بخشد، امّا علم ابوبکر برابر قرآن و فرمان الهی و عمل رسول خدا (ص)، اجازه نمی دهد تا دست از غصب فدک بردارد؟!

پی نوشت
[1]: انفال ، 41.
[2]: شرح ابی الحدید،ج16،ص230 و بحارالانوار،ج8،ص139 و السقیفه و فدک،ص98.
فرهنگ سخنان حضرت فاطمة الزهرا(س)،ص210،211.

بسم رب المهدی

4-سند فدک را پیامبر(ص) نوشت

امام باقر(ع) نقل فرمود: رسول خدا(ص) پس از نزول آیة ((ذی القربی)) فاطمة زهرا را طلبید و سند فدک را به اسم آن نوشت. که پس از غصب فدک، آن را به ابوبکر نشان داد و فرمود:

*حدیث 146

(این نامه را رسول خدا(ص) برای من و فرزندانم نوشته است)[1]

پی نوشت:
[1] : بحارالانوار،ج21،ص23 و اعلام الوری،ص63 و 109.
فرهنگ سخنان حضرت فاطمة الزهرا(س)،ص209،210.

.....................................................................................


برای تعجیل در فرج حضرت ولی عصر(عج) یک صلوات ختم بفرمایید.

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل الفرجهم

ادامه دارد...

بسم رب المهدی

2-مطالبه حق از ابوبکر

حضرت زهرا(س) در مطالبه حق خود نسبت به فدک، خـطاب بـه ابـوبکر فرمود:

*حدیث 143

(پیامبر اسلام فدک را برای من قرار داده است فدک را بمن برگردانید.)[1]

*حدیث 144

(ای ابوبکر! چرا مانع رسیدن من به میراث پدرم می شوی؟ و کارگزاران مرا از فدک بیرون کردی؟ در صورتی که رسول خدا به أمر پروردگار فدک را به من بخشیده است.)[2]

3-کیفیت إعطای فدک به فاطمه(ص)

وقتی آیه ((وَآتِ ذَالقُربی حَقَّهُ)) نازل شد، جبرئیل به رسول خدا عرض کرد: ((اَعطِ فـاطِمَةَ فَدَکَاَّ)) ((یا رسول الله) فدک را به فاطمه عطا کن)
پیامبر اسلام، نزول آیه و أمر الهی را به فاطمه الزهرا(س) ابلاغ فرمود و ادامـه داد:
فَیَمنَعُوکِ اِیّاهُ مِن بَعدِی
(دخترم! فدک مال تو است، در آن تصرّف نما، گرچه می دانم، پس از من آن را غصب می کنند و از دست تو می گیرند)
حضرت فاطمه(س) فرمود:

*حدیث 145

((ای رسول خدا) تا زنده ای من هرگز در (باغات) فدک تصرّفی نخواهم کرد. تو بر من سزاوارتری و اموال من، مال تو است، امّا برای اثبات حق من در فدک، مدرک و سند آن را محکم و استوار فرما)
آنگاه رسول گرامی اسلام(ص) مردم را در منزل خویش جمع کرد و حکم الهی را به همگان ارائه فرمود.[3]

پی نوشت:
حدیث143:[1] الغدیر،ج7،ص191 و کشف الغمّة،ج2،ص37 و بحار،ج43،ص198 و ج28،ص302.
حدیث144:[2] تفسیر نورالثقلین،ج4،ص186 و تفسیر البرهان،ج3،ص263 و احتجاج،ص90.
حدیث145:[3] مناقب ابن شهر آشوب،ج1،ص142:ابن شهر آشوب مازندرانی (متوفای 588 هجری).
فرهنگ سخنان حضرت فاطمة الزهرا(س)،ص208،209.

.....................................................................................


برای تعجیل در فرج حضرت ولی عصر(عج) یک صلوات ختم بفرمایید.

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل الفرجهم

ادامه دارد...

بسم رب المهدی

السلام علیک یا فاطمة الزهرا (س)

>روضه مکشوف
می‌گویی فاطمه؛
و
روضه،
مکشوف می‌شود…

دانلود:محدثه